مردی را بر صلیب میکنند به جرم این که 2 بار به روستای ما آمده است و با پیرمردان دست چروکیده روستایی دست داده است و پیرزنان ایلیاتی برای او کل زدهاند ... او هم پیاله هیچ یک از شیوخ عرب نیست با توله طلحههای انقلاب و آن زبیر سیف السلام شمشیر از رو میبندد ... مردی که چهرهاش تکیده است سیه چرده است و هیچگاه از پلهکان کاخ الیزه با تمسخر بالا نرفته است... به خاطر غربت مولا جواب فحشها را نمیدهد...